مشهدی امیرعلی خان
پسر خوشگل من ما واسه داشتن شما خیلی خیلی سختی کشیدم و ماجراها داشتیم و انتظار اومدن شما به کلبه ماخیلی خیلی سخت بود....... آخرین باری که با پدرت رفتیم مشهد من تو حرم امام رضا(ع) نیت کردم که اگه خدا به ما اولادی داد در اولین فرصت بیاریمش پابوس آقا.امروز شما سه ماهتون شد و ما خیلی غیرمنتظره و یهویی درست وقتی که قرار بود شبش بریم عروسی خواهر خاله الهام راهی مشهد شدیم.اصلا انگار یه نفر کارها رو از قبل برای ما برنامه ریزی کرده بود. ما شما رو طبق آیین خانواده یه پدری و البته نذر من و پدرت در مشهد به آرایشگاه بردیم و موهای شما رو با ماشین کوتاه کردیم و به وزنش پول داخل ضریح امام رضا(ع) ریختیم.امیدوارم یک روز شماهم این رسم رو برای فرزندت اجرا کنی...
نویسنده :
مامان سمیه
14:7